اخبارسینما و تئاترکتاب و ادبیات

«ده‌تن» زیر ذره‌بین نقد؛ از نمایشنامه تا رمان ماندگار

نشست «دوشنبه‌ها، به وقت کتاب»، به همت دفتر ادبیات داستانی مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری با نقد و بررسی رمان «ده‌تن» اثر حمید بابایی و میزبانی محمدحسن جمشیدی در سالن اوستا حوزه هنری برگزار شد.


به گزارش میزهنری،به نقل از روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، در ابتدای این نشست، بابایی با تاکید بر اینکه کتابش را نه برای دریافت جایزه، بلکه به‌صورت کاملاً دلی نوشته، درباره منشاء نگارش رمان «ده‌تن» بیان کرد: رمان بر اساس یک نمایشنامه بود که در سال ۱۴۰۰ نوشتم؛ محور آن حضرت رباب (س) بود. ابتدا قصد داشتیم نمایشنامه را اجرا کنیم اما استقبال کافی نشد و تصمیم گرفتم داستان را به شکل رمان بازنویسی کنم.

بابایی همچنین از تأثیرات ادبی روز واقعه اثر بهرام بیضایی بر اثرش سخن گفت و اظهار کرد: می‌خواستم اثری خلق کنم که رابطه‌ای بینامتنی با این نمایشنامه داشته باشد.

وی همچنین علاقه‌اش به شخصیت حضرت زینب (س) را مطرح کرد و افزود: خیلی دوست داشتم خطبه‌های حضرت زینب (س) را در دل رمان بیاورم و فضای داستان را طوری طراحی کنم که این خطبه‌ها به صورت طبیعی در روایت جای بگیرند.

این نویسنده در خصوص موضوعات کلیدی رمان‌هایش گفت: در سه رمان اول بحث «جبر و اختیار» را دنبال کرده و علاقه‌مند بودم تا به بررسی رابطه دین و ادبیات از منظر بینامتنی بپردازم.

وی تصریح کرد که آثارش از جمله «ده‌تن»، «بوته‌های یاسمین» و «چهل و یکم» در قالب این رویکرد تعریف می‌شوند.

بابایی در ادامه تاکید کرد: من اثر سفارشی نمی‌نویسم و تنها کتاب سفارشی که نوشتم «رودخانه ماهی و نهنگ» بود که درباره زلزله کرمانشاه است.

بابایی درباره نگارش آثار مذهبی نیز توضیح داد: در مورد شخصیت‌های تاریخی مذهبی مثل سیدالشهدا (ع) هرگز حاضر به نوشتن سفارشی نیستم. نویسندگان زیادی در دنیا کار سفارشی می‌نویسند و این موضوع بدی نیست اما در ایران متأسفانه سفارشی نوشتن به معنای نوشتن چیزی است که دیگران می‌خواهند، و من این را قبول ندارم.

حمید بابایی در پاسخ به سؤال میزبان برنامه که در رابطه با چگونگی استفاده از منابع تاریخی برای نوشتن این رمان بود، گفت: مطالعه زیادی داشتم و منابع تاریخی فراوانی مانند تاریخ یعقوبی، روضه الشهدا، تاریخ الکامل ابن اثیر، لهوف سید بن طاووس، تاریخ مسعودی، طبقات ابن سعدم و قتل ابی مخنف را خواندم. اما در زمان نگارش کتاب از رمان‌های دیگر بهره نگرفتم تا فرم رمان متاثر نشود و تمرکزم فقط روی تاریخ بود.

نویسنده کتاب «ده‌تن» در ادامه توضیح داد: برای نوشتن این رمان، یک استراتژی مشخص برای خودم تعریف کردم. بازه زمانی که درگیر این کتاب بودم، طولانی بود. در خلال تحقیقاتم درباره تاریخ عرب، متوجه شدم یکی از سنت‌های آن‌ها این بوده که افراد دور هم جمع می‌شدند و از رشادت‌ها، رزم‌آوری‌ها و غارت‌های خود صحبت می‌کردند.

وی افزود: شخصیتی در کتابم داشتم که باید یک مسیر مشخص را طی می‌کرد. یکی از مکان‌هایی که سیدالشهدا (ع) از آنجا عبور کرده بودند، جایی به نام «خزیمیه» بود. این محل جایی بود که حاجی‌ها از آن عبور می‌کردند و به سمت مکه می‌رفتند و در عین حال مسیری بود که به کربلا مرتبط بود بنابراین، اینجا جایی بود که افراد می‌توانستند درباره مسائل مختلف گفتگو کنند. همه این افراد باید حول محور یک نفر صحبت می‌کردند و آن قهرمان اصلی ماجرا یعنی امام حسین (ع) بود. بدین ترتیب، مکان، شخصیت و داستان من شکل گرفت.

جمشیدی که میزبانی این نشست را برعهده داشت در ادامه پرسید که من نگران این هستم که در آثار تاریخی و مذهبی، به دام شعارزدگی بیفتم، آیا شما از این اتفاق نترسیدید؟

بابایی در پاسخ گفت: موضوع این است که من قبلاً تجربه این کار را داشته‌ام و تا جایی که از مخاطبان بازخورد گرفته‌ام، اثرم به دام شعار نیفتاده بود.

بابایی همچنین درباره نثر عربی و ادبیات عرب عنوان کرد: تاریخ عرب نثری بی‌نظیر دارد. حسرت من این است که به اندازه کافی عربی بلد نیستم تا بتوانم اشعار و نثرهای آن‌ها را آن‌طور که باید، دقیق‌تر درک کنم. به همین دلیل تصمیم گرفتم اگر قرار است اثری تاریخی با محوریت سیدالشهدا (ع) بنویسم، حتی اگر فقط همین یک ویژگی را داشته باشد، آن‌قدر خوب بنویسم که بچه‌های ادبیات وقتی با این اثر مواجه می‌شوند، بگویند چه نثر و زبان زیبایی دارد. فارغ از اینکه دیدگاه آن‌ها نسبت به سیدالشهدا چیست.

بابایی در ادامه گفت: مخاطب من طیف روشنفکری است که با ادبیات درگیر است و اصلاً مذهبی نیست.

وی افزود: از یک جایی به بعد، شما برای خودت می‌نویسی. مثلاً کوروساوا در اواخر عمرش فیلم‌هایی ساخت که منتقدان دوست نداشتند، اما او دیگر اهمیتی نمی‌داد. حالا اگر جامعه ادبی هم نپسندد، مهم نیست؛ من برای اعتقاداتم می‌نویسم. وقتی می‌خواهیم داستان بنویسیم باید به همه این‌ها فکر کنیم.

بابایی تاکید کرد: من برای اعتقاداتم می‌نویسم و قرار نیست گدایی مخاطب را کنم.

در ادامه نشست، یکی از حضار پرسید: فارغ از جنبه‌های مذهبی، من این کتاب را بسیار دوست داشتم. روایت یک داستان از زاویه دید شخصیت‌های مختلف برایم بسیار جذاب بود. نثر روان و خوانش ساده‌ آن هم به لذت مطالعه‌اش افزوده بود. سؤالی که برایم پیش آمده این است: شما گفته‌اید برخی از شخصیت‌ها خیالی هستند. آیا به این معناست که روایت‌هایی که از زبان آن‌ها نقل شده نیز تخیلی‌اند؟

بابایی در پاسخ به این سوال گفت: در روایت تاریخی، رویکرد من این است که شخصیت می‌تواند به‌طور کامل خیالی باشد، اما روایت تاریخی نباید دستخوش تغییر شود؛ چون در این صورت، ژانر اثر تغییر می‌کند. بخش‌های تاریخی را به‌صورت مستند و دقیق روایت می‌کنم، اما ممکن است نام شخصیت‌ها یا برخی ویژگی‌هایشان را تغییر دهم.

بابایی در پایان بیان کرد: نوشتن این کتاب حدود سه ماه طول کشید ولی تحقیقات آن چندین سال به درازا انجامید

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *