گفتگو با بانوان هنرمند کشور «قسمت ششم»

به گزارش میزهنری، سه چهره برجسته در حوزههای ادبیات کودک و نوجوان، مستندسازی و شاهنامهشناسی، از چالشها و راهکارهای پیشروی خود سخن گفتند. خورشید پورمحمدی با اشاره به مشکلات نویسندگان مستقل در حوزه کودک و نوجوان، از ضرورت ایجاد سیستمهای حمایتی برای نویسندگان سخن گفت. هایده مرادی نیز با تاکید بر محدودیتهای مستندسازی زنان در ایران، خواستار توجه بیشتر به مسائل اجتماعی از طریق سینما شد. در همین راستا، مریم نصیریپور با تاکید بر اهمیت شاهنامه، از لزوم بهروزرسانی روشهای آموزشی برای نسل جدید سخن گفت تا این اثر گرانقدر همچنان جایگاه خود را در فرهنگ ایرانی حفظ کند.
چالشها و امیدهای نویسندگی کودک و نوجوان در ایران
به گزارش میزهنری، خورشید پورمحمدی، نویسنده و معلم باسابقه شهرستان نجفآباد، که بیش از سی سال از عمر خود را وقف آموزش و ادبیات کرده، در گفتوگویی با خبرنگار ما از مشکلات، چالشها و امیدهای پیش روی نویسندگان کودک و نوجوان سخن گفت.پورمحمدی که علاوه بر فعالیت در حوزه کودک و نوجوان، بومینویسی را نیز در کارنامه خود دارد، از آثار چاپشدهاش یاد کرد:
«از من تاکنون پنج کتاب کودک و نوجوان چاپ شده که سه اثر آن برگزیده جشنوارهها بوده و دو اثر دیگر در دست چاپ است. دو جلد از این کتابها به بومینویسی برای کودکان شهرم اختصاص دارد. همچنین یک مجموعه داستان تحت عنوان «هر شب ساعت یازده» دارم که سال ۱۳۹۶ توسط نشر مایا منتشر شد.»
وی از همکاری خود در مجموعههای داستانی مختلف نیز یاد کرد و افزود:
«در مجموعههای داستانی همچون «داستانهای چکاوک» (همکاری با ۱۵ نویسنده کشور)، «آن سوی رود راوی» (برگزیده جشنواره ملی آب)، «جرگه و باغ جمعه» (روایت سه نسل از داستاننویسان نجفآباد) داستانهایی از من به چاپ رسیده است. همچنین مجموعه داستان بومیام، که شامل روایتهایی به لهجه نجفآبادی همراه با تصاویر قدیمی و نگارههای تصویری است، در پاییز ۱۴۰۳ توسط نشر شفاف منتشر شد.»
پورمحمدی با اشاره به مشکلات پیش روی نویسندگان این حوزه اظهار داشت:
«یک نویسنده کودک و نوجوان باید همواره در حال مطالعه باشد و با کودکان ارتباط نزدیک داشته باشد تا بتواند خود را بهروز نگه دارد. اما یکی از موانع اصلی، کمبود منابع مناسب برای تولید و ایجاد محتوای باکیفیت است. از سوی دیگر، نبود یک مرجع یا کمیته تخصصی برای ارزیابی آثار، باعث افزایش انتشار کتابهای سفارشی و بیکیفیت شده که مخاطب را دچار سردرگمی کرده و فضای رقابت را برای نویسندگان مستقل تنگ کرده است.»
وی همچنین افزود:
«متأسفانه بسیاری از ناشران، بیش از آنکه به کیفیت اثر توجه کنند، به نام و اعتبار نویسنده اهمیت میدهند. این امر باعث میشود که نویسندگان مستعد اما کمتر شناختهشده، در اولویتهای پایینتر قرار گیرند و فرصت کمتری برای دیدهشدن داشته باشند.»
این نویسنده درباره اقداماتی که مسئولان میتوانند برای بهبود شرایط نویسندگان انجام دهند، گفت:
«ایجاد یک سیستم حمایتی که حقوق مادی و معنوی نویسندگان را به رسمیت بشناسد و معرفی آنها را از طریق رسانهها و برنامههای فرهنگی در دستور کار قرار دهد، میتواند گام مؤثری در جهت تقویت این حوزه باشد. همچنین تقدیر از نویسندگان در ویژهبرنامهها، میتواند به انگیزهبخشی و دیدهشدن آنها کمک کند.»
پورمحمدی همچنین از مدیران فرهنگی خواست تا توجه بیشتری به این حوزه داشته باشند و اظهار داشت:
«مدیران فرهنگی باید از نویسندگانی که با عشق، علاقه و امکانات محدود در حال فعالیت و تلاش برای ارتقای ادبیات کودک و نوجوان هستند، حمایت کنند. بسیاری از فعالان این حوزه بهرغم مشکلات مالی و نبود امکانات، همچنان با انگیزه کار میکنند. اگر حمایتهای ساختاری و مالی صورت گیرد، بدون شک آثار باکیفیتتری تولید خواهد شد.»
این نویسنده با اشاره به نقش مهم بانوان در خلق آثار کودک و نوجوان گفت:
«بانوان به دلیل ارتباط نزدیکتر با کودکان و شناخت دنیای آنها، توانایی بالایی در خلق آثار مناسب برای این گروه سنی دارند. با این حال، ادبیات کودک و نوجوان نیز، مانند بسیاری از حوزههای دیگر، تحت تأثیر نگاه مردسالارانه قرار دارد و همچنان شاهد برخی تبعیضها هستیم. لازم است این نگاه تغییر کند و ظرفیتهای بانوان در این عرصه بیشتر مورد توجه قرار گیرد.»
پورمحمدی در پایان این گفتوگو بر اهمیت ادبیات کودک و نوجوان تأکید کرد و گفت:
«سرمایهگذاری بر ادبیات کودک و نوجوان، سرمایهگذاری برای آینده فرهنگی کشور است. اگر امروز به فکر تولید آثار ارزشمند و حمایت از نویسندگان این حوزه نباشیم، در آینده با خلأهای بزرگی در زمینه فرهنگ و هویت ملی روبهرو خواهیم شد. امیدوارم که مدیران فرهنگی، ناشران و تمام دستاندرکاران حوزه ادبیات، نگاه جدیتری به این موضوع داشته باشند و زمینه را برای شکوفایی استعدادهای جدید فراهم کنند.»
مستندسازی زنان در ایران با محدودیتهای بیسابقه مواجه شده است
به گزارش میزهنری، هایده مرادی، کارگردان و نویسنده مستند، از استان اردبیل در گفتوگو با خبرنگار ما از چالشهای مستندسازان زن در ایران سخن گفت. وی که از سال ۱۳۷۶ فعالیت خود را آغاز کرده و آثارش در جشنوارههای مختلف بینالمللی به نمایش درآمده است، به مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اشاره کرد که تولید مستند را برای زنان دشوار کرده است.مرادی با تأکید بر اهمیت مستندسازی گفت: مستند ابزاری مؤثر برای بیان واقعیتها و آگاهیبخشی است، اما در سالهای اخیر مشکلات مالی، نبود حمایت کافی از سوی ارگانهای دولتی و محدودیتهای قانونی، تولید مستندهای مرتبط با مسائل زنان را دشوارتر از همیشه کرده است.
وی در ادامه افزود: مستندسازان زن با موانع بیشتری مواجهاند. بسیاری از طرحهایی که به موضوعات اجتماعی و زنان میپردازند، با مخالفت روبهرو میشوند و حتی در صورت داشتن محتوای قوی، به دلیل حساسیتهای موجود، امکان تولید یا نمایش آنها فراهم نمیشود.
این مستندساز با اشاره به تجربیات شخصی خود در ساخت فیلمهایش گفت: با وجود موفقیت در جشنوارههای داخلی و بینالمللی، همیشه برای تصویب و تولید آثارم با موانع زیادی روبهرو بودهام. بسیاری از مستندسازان زن مجبورند یا به تولیدات سفارشی روی بیاورند یا آثار خود را بهصورت مستقل و زیرزمینی بسازند.
تأکید بر ناعدالتی در تخصیص بودجه
مرادی در بخش دیگری از صحبتهای خود به توزیع ناعادلانه بودجه در سینمای مستند اشاره کرد و گفت: اگر قرار باشد مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی صد فیلم تولید کند، هشتاد فیلم سهم تهران و تنها بیست فیلم برای شهرستانها در نظر گرفته میشود. علاوه بر این، بودجه اختصاصیافته به شهرستانها نیز بسیار کمتر است؛ برای مثال، اگر یک طرح در تهران تأیید شود، ممکن است ۵۰۰ میلیون تومان بودجه دریافت کند، اما همان طرح در شهرستان تنها ۲۵۰ میلیون تومان اعتبار بگیرد.
وی تأکید کرد: در حالی که از تمرکززدایی فرهنگی صحبت میشود، در عمل، شهرستانها سهم کمتری از امکانات و بودجه دارند. این ناعدالتی باعث شده است که بسیاری از مستندسازان شهرستانی یا مجبور به مهاجرت شوند یا از ادامه فعالیت حرفهای خود منصرف گردند.
مرادی همچنین به نبود تعرفه مشخص برای کارگردانان مستند اشاره کرد و افزود: در حالی که برای بخشهای فنی سینما تعرفههای مشخصی وجود دارد، اما برای کارگردانان مستند، قراردادها ناعادلانه است و امنیت شغلی وجود ندارد.
با این حال، او همچنان امیدوار است و تأکید کرد: با وجود تمام چالشها، امیدوارم روزی شرایط برای مستندسازان، بهویژه زنان، بهبود یابد. ما میخواهیم از طریق سینما، واقعیتها و دغدغههای جامعه را به تصویر بکشیم و در جهت بهبود آن تلاش کنیم.
این مستندساز در پایان گفت: من و همکارانم بهعنوان بخشی از این سرزمین، تنها خواستهمان این است که بتوانیم با زبان سینما به مسائل اجتماعی و فرهنگی بپردازیم و نقشی مثبت در تغییر وضعیت جامعه ایفا کنیم.
شاهنامه؛ گنجینهای جاودان در هویت و فرهنگ ایران
به گزارش میزهنری، مریم نصیریپور، پژوهشگر و مدرس شاهنامه، عضو فردوسیسرای ایران و مدیر اجرایی انجمن فرهنگی ادبی ارگ ری، در گفتوگو با خبرنگار ما از جایگاه و اهمیت شاهنامه در ادبیات و هویت ملی ایران سخن گفت.نصیریپور با اشاره به جایگاه بینظیر شاهنامه در حفظ زبان و فرهنگ فارسی، تأکید کرد که این اثر نهتنها زبان فارسی را از خطر فراموشی نجات داد، بلکه ارزشهای اخلاقی، فرهنگی و ملی ایرانیان را به نسلهای بعدی منتقل کرد. او افزود: «شاهنامه فردوسی، گنجینهای است که پیوندی عمیق میان گذشته و حال ایجاد کرده و بهعنوان یکی از مهمترین منابع هویت ملی ایران، همچنان در تاریخ ادبیات جهانی برجسته باقی مانده است.»
وی در ادامه افزود که شاهنامه الهامبخش نویسندگان، شاعران و هنرمندان معاصر بوده است. شخصیتهایی مانند رستم، سیاوش و زال، که نمادهایی از شجاعت، عدالت و خردورزی هستند، نه تنها در این کتاب، بلکه در عرصههای مختلف هنری مانند ادبیات، سینما، تئاتر و انیمیشنهای معاصر نیز تجلی یافتهاند.
نصیریپور همچنین به تأثیر شاهنامه بر دیگر هنرها اشاره کرد و گفت: «این اثر در حوزههای نقاشی، موسیقی و نمایشنامهنویسی نیز تأثیرات زیادی گذاشته است. بسیاری از نگارگریهای ایرانی مضامین خود را از داستانهای شاهنامه برگرفتهاند و اقتباسهای سینمایی و تئاتری نیز نشاندهنده ماندگاری و اهمیت این اثر در دنیای امروز است.»
وی یکی از چالشهای بزرگ امروزی را عدم آشنایی نسل جدید با شاهنامه دانست و بر لزوم استفاده از روشهای نوین آموزشی تأکید کرد. «شاهنامه بخشی از برنامه درسی مدارس و دانشگاههاست، اما باید روشهای آموزشی متناسب با نیازهای نسل جدید بهروز شود. استفاده از داستانهای مصور، انیمیشنها و بازیهای رایانهای میتواند به درک بهتر این اثر توسط کودکان و نوجوانان کمک کند.»
نصیریپور همچنین به چالشهای پیش روی شاهنامه در ادبیات معاصر اشاره کرد و گفت: «یکی از مشکلات امروزی، پیچیدگی زبان شاهنامه است که موجب فاصلهگیری جوانان از آن میشود. برای جلب توجه نسل جدید به این اثر، باید راهکارهایی برای سادهسازی و بازخوانی مدرن آن ارائه شود.»
وی در پایان گفتگو با خبرنگار ما از مسئولان فرهنگی و مدیران حوزه ادبیات و هنر خواست تا توجه بیشتری به شاهنامه داشته باشند و از پژوهشهای شاهنامهشناسی و تولید محتواهای خلاقانه حمایت کنند. «شاهنامه تنها یک اثر ادبی نیست، بلکه بخش مهمی از هویت و تاریخ ماست که نیاز به حمایت و پاسداشت دارد.»
نصیریپور در خاتمه تأکید کرد که شاهنامه یک کتاب نیست، بلکه روح و هویت فرهنگی ایران است که باید از آن بهدرستی استفاده کرد تا این میراث ارزشمند برای نسلهای آینده حفظ شود.
“سپاس از همراهیتان”