نگاهی به برگزاری چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر

چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر در نخستین دوره برگزاری خود در شیراز با واکنشها و تحلیلهای گوناگون منتقدان، مدیران و فعالان سینما روبهرو شد. این رویداد از همان آغاز پرسشهایی درباره هویت، کارکرد، سیاستگذاری و کیفیت اجرایی خود برانگیخت؛ پرسشهایی که ضرورت شنیدن دیدگاههای مختلف را برجسته میکند.
میزهنری در ادامه بررسیهای خود، به تحلیل نکات چالشی و دغدغههای این دوره پرداخته است.
انتقاد از شتابزدگی در تفکیک جشنواره جهانی فیلم فجر
به گزارش میزهنری، سمیه خاتونی، منتقد، روزنامهنگار و دبیر تحریریه خبرگزاری صبا، در گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار ما به بررسی چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر پرداخت و به کارکرد جشنوارهها، نقاط قوت و ضعف و چالشهای برگزاری این رویداد در شیراز اشاره کرد.
خاتونی پیش از ورود به جزئیات جشنواره، به فلسفه شکلگیری رویدادهای سینمایی اشاره کرد و گفت جشنوارهها در سالهای نخست، بستری برای معرفی آثار خلاقانه، کشف استعدادهای تازه و فراهم کردن امکان دیدهشدن برای هنرمندان بودند. به گفته او، این فضا باعث میشد آثار متنوع از افراد با پیشینههای متفاوت، فرصت حضور در صحنه بینالمللی و رقابت سالم را پیدا کنند.
وی با اشاره به جشنواره جهانی فجر، ابعاد مختلف این رویداد و چالشهای مرتبط با برگزاری آن را بررسی کرد. از دیدگاه خاتونی، حتی در شرایطی که بخش بینالملل زیر سایه بخش ملی بود، حضور مستمر آن طی سالهای گذشته اهمیت داشت و میتوانست با سیاستگذاری مناسب برجستهتر شود. تصمیم برای برگزاری مستقل بخش جهانی، اگرچه از نظر او شتابزده بود، فرصتی برای ایجاد هویت مستقل این بخش به شمار میرفت.
این منتقد سینما درباره انتخاب شیراز بهعنوان میزبان نخستین دوره تفکیکشده جشنواره گفت: «شیراز با جایگاه فرهنگی ارزشمند خود، اما بدون زیرساخت کامل سینمایی، میزبان آمادهای نبود. این تصمیم بهتر بود پس از تثبیت هویت جشنواره در تهران اتخاذ شود تا کیفیت هنری، فنی و اجرایی حفظ شود.» او تجربه جشنواره کودک و نوجوان را نمونهای موفق از انتقال رویداد پس از رسیدن به بلوغ و ثبات دانست و تاکید کرد که سیاست بومیسازی و توزیع ظرفیتها باید با در نظر گرفتن کیفیت حرفهای و تخصصی همراه باشد.
از دیگر نکات مورد تأکید خاتونی، ضعف اطلاعرسانی و معرفی آثار در جشنواره جهانی فجر بود.وی گفت با وجود حضور سینماگران بینالمللی و برنامههای جانبی، معرفی فیلمها، کارگردانان و بخشهای رقابتی تا حد زیادی نادیده گرفته شد و جشنواره بیشتر جنبه رزومهسازی داخلی پیدا کرده بود تا شبکهسازی حرفهای یا کشف استعدادها.
وی درباره کارگاهها و نشستهای تخصصی نیز توضیح داد که بسیاری از آنها فاقد نوآوری و تعامل واقعی با فیلمها بودند و بیشتر به روتینی اداری تقلیل یافتهاند؛ هرچند حضور اساتید شناختهشده همچنان میتوانست فرصت انتقال تجربه و دانش را فراهم کند.
خاتونی در جمعبندی تأکید کرد: «میزبانی جشنواره جهانی فجر در تهران نه یک امتیاز، بلکه یک ضرورت حرفهای است. زیرساختهای نمایش و ارتباطات رسانهای، حضور جامعه سینمایی فعال، دسترسی هنرمندان و دانشجویان سراسر کشور و امکان گسترش واقعی روابط بینالمللی عواملی هستند که نمیتوان نادیده گرفت.»
به گفته او، سیاست بومیسازی و انتقال جشنواره به شهری دیگر هرچند در ظاهر به عدالت فرهنگی کمک میکند، اما در عمل منجر به کاهش کیفیت، افت اطلاعرسانی و نبود خروجی هنری شد. خاتونی تأکید کرد که نخست باید جشنواره در تهران تقویت شود و پس از تثبیت هویت مستقل، امکان گسترش به سایر شهرها فراهم شود تا هم اهداف فرهنگی و هم استانداردهای بینالمللی رعایت شود.
چالش زمان، بزرگترین مانع بخش عکس و ویدئوی جشنواره جهانی فجر
به گزارش میزهنری، مهدی آشنا، مدیر بخش عکس و ویدئوی چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر، در گفتوگو با خبرنگار ما به تشریح عملکرد این بخش در جشنواره و روند جمعآوری آثار پرداخت.
آشنا توضیح داد که بخش عکس و ویدئو بر اساس فراخوانی شکل گرفت که عکاسان و فیلمبرداران را برای ارسال آثار مربوط به جنگهای اخیر و رویدادهای خاورمیانه دعوت میکرد. او گفت: «ابتدا حدس میزدیم تعداد آثار محدود باشد، اما در ادامه نزدیک به ۳ هزار عکس و ۴۵۰ فیلم از ایران و خارج از کشور به دست ما رسید و پس از بررسیها، حدود ۱۰۰ عکس از ۴۷ عکاس و ۱۰۰ فیلم به بخش نهایی راه یافتند.»
وی افزود که آثار منتخب بر اساس استانداردهای حرفهای و فضای خبری ارزیابی شدند و تأکید کرد که برای اولین بار در ایران، فیلمهای خبری به صورت جدی مورد بررسی قرار گرفتند. به گفته او، در این بخش به فیلمبرداران خبری نیز جایزه اهدا شد.
مدیر بخش عکس و ویدئو جشنواره درباره کیفیت آثار اظهار کرد: «آثار دریافتی بسیار ارزشمند و تأثیرگذار بودند و ما را تحت تأثیر قرار دادند. پیشبینی چنین استقبال گستردهای را نداشتیم.»
آشنا همچنین به اهداف بلندمدت این بخش اشاره کرد و گفت: «هدف ما ادامه این مسیر و تقویت بخش بینالملل جشنواره است تا هنرمندان داخلی و خارجی بتوانند نگاه هنری خود را در سطح جهانی به نمایش بگذارند.»
وی درباره رویداد امسال و بخش «زیتون شکسته» توضیح داد: «این بخش شامل عکس و فیلم کوتاه بود و آثار کشورهای مختلف در آن حضور داشتند. ارتباط با هنرمندان عمدتاً از طریق فراخوان و تماس تلفنی انجام شد، اما سال آینده با برنامهریزی دقیقتر، رویکرد موثرتری خواهیم داشت.»
آشنا در پایان مهمترین چالش این دوره را کمبود زمان دانست و افزود: «بهترین اتفاق همراهی دبیر جشنواره بود که باعث شد چالش زمان تا حد زیادی مدیریت شود. اگر بتوانیم در آینده زمانبندی یک ساله برای جمعآوری و داوری آثار داشته باشیم، در رسیدن به اهداف جشنواره موفقتر خواهیم بود.»
جشنواره جهانی فجر، مهمترین فرصت تعامل سینمای ایران با جهان
به گزارش میزهنری، محمود گبرلو، منتقد و کارشناس سینما، در گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار ما پیرامون چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر، به اهمیت و جایگاه این رویداد در سینمای ایران پرداخت.
گبرلو با اشاره به نقش جشنواره جهانی فجر در معرفی سینمای ایران به مخاطبان و متخصصان بینالمللی گفت: «این جشنواره برای وضعیت سینمای ایران ضروری است. سینمای ایران در عرصه جهانی مطرح شده و مخاطبان زیادی در سطح بینالملل دارد. برگزاری جشنواره فرصتی است برای ارتباط با جهان و نمایش آثار سینمای ایران.»
وی درباره تجربههای گذشته این جشنواره افزود: «ایده جشنواره چندین سال پیش مطرح شد و در زمان آقای میرکریمی اجرا شد و حرکتهای اجرایی مناسبی داشت، اما به اشتباه تعطیل شد و استدلالهای ارائه شده برای توقف آن عملاً اجرایی نشد.»
گبرلو با اشاره به شرایط بعد از جنگ ۱۲ روزه و جو رسانهای علیه ایران، بر اهمیت برگزاری جشنواره در این زمان تأکید کرد و گفت: «این جشنواره میتوانست نشان دهد که کشور فضای مستعدی برای فعالیتهای هنری دارد و امکان تعامل اندیشمندان و هنرمندان ایرانی و خارجی فراهم است. با این حال بازتاب رسانهای جشنواره فاقد عملکرد حرفهای لازم بود که مدیریت سینمای ایران باید این ضعفها را برطرف کند.»
این منتقد سینما درباره محل برگزاری جشنواره اظهار کرد: «محل برگزاری برای من اهمیت چندانی ندارد، اما اگر مرتبط باشد، مثل شیراز که مرکز تاریخی علم، فرهنگ و هنر بوده، مناسب است. مهمتر از ظاهر و زرق و برق جشنواره، تمرکز بر محتوای درونی و کیفیت آثار است.»
گبرلو در جمعبندی افزود: «جشنواره جهانی فجر بستر خوبی برای تعامل گسترده بین سینماگران ایرانی و خارجی است و زمان آن فرا رسیده که سینمای ایران از این ظرفیت جهانی بهرهمند شود. سینما پس از انقلاب اسلامی مهمترین عنصر اعتبار فرهنگی ایران در جهان است.»
ضعیفترین دوره جشنواره جهانی فجر؛ نقد مدیریت و کیفیت
به گزارش میزهنری، سید رضا اورنگ، فیلمنامهنویس، منتقد و مدرس سینما، در گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار ما دیدگاههای خود را درباره برگزاری چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر مطرح کرد و بر نحوه برگزاری این دوره نقدهای جدی وارد دانست.
اورنگ با اشاره به روند تفکیک بخش جهانی از جشنواره فیلم فجر، اظهار کرد از ابتدا با این تصمیم موافق نبوده و این دوره را «ضعیفترین دوره جشنواره در تاریخ» توصیف کرد. او گفت در این دوره «نه فیلم شاخصی حضور داشت و نه داوریها قابل دفاع بود» و این وضعیت را «مایه بیآبرویی» دانست. به گفته او، جشنواره در عمل «هیچ آوردهای برای سینمای ایران نداشته و تنها موجب آسیب به اعتبار آن شده است».
این مدرس سینما برگزاری جشنواره در شیراز را نیز «غیرقانونی» خواند و توضیح داد طبق تعریف رسمی جشنوارهها در مصوبات وزارت فرهنگ، رویداد باید در مکان تعیینشده برگزار شود و انتقال آن بدون طی مراحل قانونی امکانپذیر نیست. او افزود: «هیچ کشوری جشنواره اصلی خود را بدون مجوز و برنامهریزی جابهجا نمیکند.»
اورنگ همچنین درباره حضور نوری بیلگه جیلان در این دوره گفت مبلغ قابلتوجهی برای دعوت او هزینه شده اما «نه در داوری حضور مؤثری داشت، نه در کارگاهها شرکت کرد و نه در مراسم اختتامیه حاضر بود». او این روند را «اتفاقی بیفایده و فاقد توجیه حرفهای» توصیف کرد و افزود که این کارگردان «عملاً قرنطینه شده بود و امکان ارتباطگیری با سینماگران را نداشت».
این منتقد سینما به نحوه پذیرایی از مهمانان نیز اشاره کرد و گفت بسیاری از مهمانان خارجی «در هتل مانده و حتی به تماشای فیلمها نرفتهاند» و در مواردی «شرط حضور در سالن برای دریافت خدمات رفاهی» مطرح شده است. به گفته او، فاصله محل برگزاری جشنواره تا شهر و نبود امکانات مناسب سبب شده «حتی شهروندان شیراز هم از رویداد بیخبر باشند».
اورنگ با انتقاد از انتخاب دبیر جشنواره نیز گفت فرد انتخابشده «نه تجربه مدیریتی در حوزه سینما دارد و نه سابقه تخصصی مرتبط»، و افزود: «وقتی ضعیفترین افراد برای مدیریت رویداد انتخاب میشوند، نتیجهای جز افت کیفیت و ضربه به سینما ندارد.»
او اضافه کرد بازار فیلم جشنواره نیز «فاقد کارکرد» بوده است، زیرا «وقتی سینمای ایران اجازه اکران فیلم خارجی ندارد، امکان تبادل واقعی و خریدوفروش وجود ندارد». او دبیر جشنواره را «ضعیفترین مدیر در حوزه سینما» خواند و گفت: «این رویکرد چیزی جز تضعیف سینمای ایران به همراه ندارد.»
این فیلمنامهنویس در جمعبندی اظهارات خود تصریح کرد: «جشنواره باید به مسیر حرفهای خود بازگردد، در غیر این صورت نه از جشنواره چیزی باقی میماند و نه از اعتبار سینمای ایران.
