ارتش یاریگر سینمای ایران، نه ناجی فیلمسازان نابلد

فیلم های جنگی به خاطر ماهیتی که دارند،امکانات ویژه ای احتیاج دارند،به خصوص ادوات سنگین نظامی.
شاید در هالیوود همه چیز برای ساخت فیلم های جنگی مهیا باشد،اما در سینمای ایران به علت آنکه تکنولوژی بالایی وجود ندارد،سازندگان آثار جنگی مجبور هستند از سلاح ها و تجهیزات واقعی استفاده کنند.
تهیه یک سلاح ساده سخت است،چه رسد به ادوات سنگین نظامی.
تنها چاره این است که این ادوات را از ارگان های نظامی،به ویژه ارتش تهیه کنند.
مطمئنا کار ساده ای نیست و باید پروسه ای طی شود تا بتوانند لوازمی را که احتیاج دارند به دست آورند.
از همان زمانی که ژانر جنگی در ایران شکل گرفت،حتی در طول دوران دفاع مقدس،ارتش با وجود کمبودها،تا حد توان به گروه های فیلمساز یاری رساند،از در اختیار قرار دادن نیرو گرفته تا تانک و هواپیما.
طبیعی است که ارتش سازوکار خود را داشته و دیسیپلین خاصی بر آن حاکم است.
اگر درخواست ها به موقع اعلام نشده و مراحل اداری طی نشود،ارتش حتی یک فشنگ هم نمی تواند تحویل دهد.
علی رغم نامهربانی ها و نمک نشناسی ها،ارتش همواره و در حد توان به گروه های مختلف فیلمسازی کمک کرده است.
متاسفانه در کشور ما،به علت اینکه قانون مدون و مصوبی برای سینما وجود ندارد، افراد ناتوانی به هر طریق توانسته اند برچسب تهیه کننده و کارگردان بر جبین خود بزنند!
این افراد تازه کار که سواد سینمایی مناسبی نداشته و در این عرصه ناتوان هستند،فکر می کنند باید زمین و زمان را در اختیارشان بگذارند که فیلمی مادون ضعیف بسازند تا ادعای تهیه کنندگی و کارگردانی شان گوش فلک را کر کند!
برای همین،بدون اینکه مراحل اداری را طی کنند،توقع دارند ارتش ایران،بدون درنگ تمام ادوات نظامی را در اختیار آنان قرار دهد،زهی خیال باطل!
آنان حتی نمی دانند که از زمین بلند شدن یک هواپیمای جنگی و هلیکوپتر،چقدر هزینه برای ارتش دارد؟فکر می کنند در اختیار قراردادن آنها کاری سهل و آسان است و مخارجی ندارد!
سردمداران ارتش با وجود هزینه های سنگین،به خاطر اعتلای سینمای ایران و پاسداشت هشت سال دفاع مقدس، سخاوتمندانه هواپیما و هلیکوپتر و دیگر ادوات نظامی را در اختیار گروه های فیلمسازی قرار داده و می دهند،اما به شرطی که آنها تمام مراحل اداری را طی کنند.
بنابراین،ناسپاسی و نمک نشناسی است اگر تهیه کننده یا کارگردانی به جای تشکر از امرای ارتش و دیگر دست اندرکاران،آنها را به باد انتقاد بگیرد.
متاسفانه بارها دیده شده این افراد ناسپاس و کارنابلد،ناجوانمردانه به ارتش تاخته و زبان درازی کرده اند.
ارتش وظیفه ندارد به هر فیلمی امکانات و تجهیزات دهد،اگر چنین کرده و می کند از سر لطف است،نه وظیفه.
اگر مسوولیت با بنده بود،به این ناسپاسان، حتی یک فشنگ زنگ زده هم نمی دادم،چه رسد به هواپیما و هلیکوپتر!
امیر سرتیپ دوم محمود سزاوار را سال هاست می شناسم،از زمانی که یک افسر جوان بود و برنامه ارتش صداوسیما را اجرا می کرد تا امروز که رییس سازمان هنری و امور سینمایی دفاع مقدس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس است.
تا آنجا که می دانم امیر سزاوار،علی رغم برخی نمک نشناسی ها، همواره مانند یک نظامی متعهد و خستگی ناپذیر،تمام تلاش خود را به خرج داده و می دهد تا گروه های فیلمسازی دچار مشکل نشوند.
تهیه کنندگان و کارگردانان مدعی کارنابلد و خام اندیش،به جای اینکه از ارتش و امرایش انتقاد کنند،بهتر است بر سواد سینمایی خود افزوده و با امور اداری ارگان های نظامی و دیگر سازمان ها آشنا شوند تا کارنابلدی و بی سوادی خود را به گردن دیگران نیندازند!
سیدرضا اورنگ