بسته ویژه خبری

سرخط خبرها
پیشنهادهای استاد نقاشی برای رونق هنرهای تجسمی
مافیای نشر و هذیانگوییهای برخی از سلبریتیها، بلای جان شعر امروز
محدودیتها، خلاقیت را در تئاتر خیابانی ایران کمرنگ میکند
موسیقی نواحی، مهجور و مغفول مانده
قاچاق فیلم: شوخی بی مزه ای که پایانی ندارد
پیشنهادهای استاد نقاشی برای رونق هنرهای تجسمی
سید علی چیتی، هنرمند نقاش از استان یزد در گفتگوی اختصاصی با میزهنری به بیان دغدغهها و مشکلات هنرمندان تجسمی پرداخت وی با تأکید بر ضرورت توجه ویژه مسئولین به هنرهای تجسمی، گفت: جا دارد مسئولین توجه بیشتری به این حوزه داشته باشند و بودجه ای را برای کمک به هنرمندان تجسمی در نظر بگیرند.
این نقاش آیین عاشورایی با اشاره به یکی از راههای حمایت از هنرمندان تجسمی، گفت: اگر قرار است به ارگانهای مختلف هدیه ای داده شود، از آثار هنرهای تجسمی استفاده کنند. این کار نه تنها باعث دلگرمی هنرمندان میشود، بلکه به ترویج فرهنگ و هنر نیز کمک میکند.
این هنرمند با بیان اینکه مواد اولیه نقاشی گرانتر شده است، گفت: متاسفانه بازگشت سرمایه برای یک نقاش در استان یزد میسر نیست. در چنین شرایطی پیشنهاد میکنم که یارانه ای برای کمک به هنرمندان در نظر گرفته شود تا آنها بتوانند در حوزه خود به فعالیت هایشان ادامه دهند.
چیتی در ادامه به پیشنهاد دیگری برای حمایت از هنرمندان تجسمی اشاره کرد و گفت: پیشنهاد میکنم جشنواره های در سطح کشور، محدود به ایام خاصی از سال نباشد و در طول سال و در ایام گوناگون جشنواره های مختلف هنرهای تجسمی برگزار شود تا هنرمندان با مشارکت در آنها به غنای فرهنگی هنرهای تجسمی بیفزایند.
وی در پایان ابراز امیدواری کرد که با حمایت مسئولین و مردم، شاهد رونق هرچه بیشتر هنرهای تجسمی در استان یزد و سراسر کشور باشیم.
***
مافیای نشر و هذیانگوییهای برخی از سلبریتیها، بلای جان شعر امروز
پرشنگ صوفی زاده از کردستان گفت: هر هنرمندی در طول مسیر خود با مراحل مختلفی روبهرو میشود. ابتدا زمانی که متوجه نوعی استعداد و توانایی در خود میشود و سپس مسیرش را بطور جدیتر و دغدغهمندتر ادامه میدهد و نگاه ویژه و خاصتر و حتا میتوان گفت، سختگیرتری پیدا میکند.
این شاعر واستاد دانشگاه با تأکید بر نقش اندیشه، تجارب، موقعیت جغرافیایی و زمانی در شعر، اظهار کرد: بیشک شعر نیز مانند تمام هنرهای دیگر، از این مولفهها بیتاثیر نیست. اما متأسفانه چیزی که فعلا به وفور در شعر امروز ما دیده میشود مضمونی هماهنگ و یک بُعدیست، بگونهای که اگر اسامی شاعران را ندید بگیریم، فکر میکنید که همه شعرها را یک شاعر نوشته است.
وی علت اصلی این معضل را کارگاههای شعر دانست و گفت: گویا در این کارگاهها به جای آموزش اصول شعر نویسی، ساختار سازی و بیداری و شکوفایی اندیشه و خیال، تنها به تکثیر زیر مجموعهای از یک سبک خاص پرداخته میشود و این یکی از دردهای شعر معاصر ماست.
صوفی زاده در ادامه به مشکل اساسی شعر امروز، یعنی زبان و سبک نوشتاری آن اشاره کرد و گفت: ما همه میدانیم که زبان از قبل بوده و تغییری هم نکرده است، فقط نوعِ بیان و استفاده از کلمهها باید به روز باشد. شاعر باید توانایی این را داشته باشد که شیره اصلی کلمه را استخراج کند و به مخاطب برساند.
این هنرمند با بیان اینکه تنها بودن حافظ با تنها بودن شاعر امروز متفاوت است، گفت: در شعر، بر خلاف دیگر هنرها، ما فقط حروف و کلمه را در اختیار داریم. در نقاشی رنگ، فرم، خطوط به یاری هنرمند میآید، در سینما و تئاتر ابزارهای بیشتری در اختیار داریم، مثلا زبانِ بدن…
صوفی زاده تأکید کرد: شاعر باید بداند که چگونه از کلمه استفاده کند تا با استفاده از عناصر اندیشه، خیال و عاطفه بهترین محتوا و تصویر را برای مخاطب بسازد تا مخاطب حداقل با شعر ارتباط برقرار کند و مخاطبِ جدی و جدیتر شعر شود.
وی با اشاره به نقش انتشارات و ناشرین در ادبیات، گفت: واقعیت این است که ناشرین ما امروزه هر چیزی را چاپ میکنند، شاید بخاطر غمِ نان است ولی کاش فیلترها و کارشناسان دغدغهمندتری در نشر داشتیم، کاش جدیتر به شعر و کلا ادبیات نگاه میکردیم.
این شاعر و استاد دانشگاه با انتقاد از چاپ نوشتهها و هذیانگوییهای سلبریتیها، گفت: متاسفانه بسیاری از جوانها و نوجوانان ما دنبال کننده این افراد هستند و آنها به طور غیر مستقیم نقش لیدر را ایفا میکنند و ناگهان شعر میشود همان هذیانها و تا بخواهی که بگویی شعر این نیست و نباید باشد، متوجه یکسری چاپ نوشتههایی خواهی شد که حتا نثرِ ادبی خوبی هم نیستند!!
ایشان در ادامه به کمبود منتقدین دلسوز در ادبیات امروز اشاره کرد و گفت: همه باری به هر جهتاند، تا دلتان بخواهد در زمانِ فعلی ما باند و باندبازی هست و به ادبیات و شعر هم رسیده، مافیایی درست شدهاست که با حضور در هر انجمنی متوجه آن خواهید شد.
پرشنگ صوفی زاده در پایان گفتگو با میزهنری گفت: ما به یک تیم اختصاصی شعر نیاز داریم که در تمام حوزهها و جریانهای شعری حضور داشته باشند و سَرسری نگذریم. ما ادبیات غنی داریم و استعدادهای بزرگی داریم که باید شناسایی و پرورش داده شوند.
**
محدودیتها، خلاقیت را در تئاتر خیابانی ایران کمرنگ میکند
دلارام ترکی، بازیگر تئاتر و سینما، در گفتگوی اختصاصی با میزهنری به ماهیت تئاتر خیابانی اشاره کرد و گفت: تئاتر خیابانی برخلاف تئاتر صحنهای، در چارچوب و صحنهی مشخصی محدود نمیشود و در فضایی آزاد و پویا با مخاطبان خود ارتباط برقرار میکند. این نوع تئاتر به دلیل پویایی و ارتباط مستقیم با مردم، نقشی مهم آگاهیبخشی ایفا میکند.
ترکی با انتقاد از انحراف تئاتر خیابانی از اصالت و ماهیت واقعی آن، اظهار کرد: متأسفانه در ایران، شاهد اجراهایی در مکانهایی مانند حوض مقابل تئاتر شهر تهران هستیم که به عنوان تئاتر خیابانی شناخته میشوند، اما فاصلهی بسیاری با روح واقعی این نوع تئاتر دارند.
این فعال تئاتر در ادامه به وابستگی تئاتر خیابانی به جشنوارهها اشاره کرد و گفت: اگرچه جشنوارهها به عنوان حامیان اصلی تئاتر خیابانی شناخته میشوند، اما محدود شدن این نوع تئاتر به فضای جشنوارهها، عاملی برای فراموشی عنصر مهمی به نام مخاطب است.
ترکی با بیان اینکه تئاتر خیابانی در ایران وابسته به مراکز و نهادهای فرهنگی دولتی است، گفت: در نظام فعلی تئاتر ایران، گروههای خیابانی با محدودیتهای بسیاری در انتخاب محل و زمان اجرا روبهرو هستند. این محدودیتها، به همراه ضرورت رعایت خطوط قرمز و سانسور، خلاقیت و جسارت را در هنرمندان این عرصه کمرنگ میکند.
وی ضعف در مبانی نظری و عدم پژوهشهای آکادمیک را از دیگر چالشهای تئاتر خیابانی ایران دانست و افزود: گسترهی وسیعی از نمایشهای آئینی تا پرفورمنس و آثار آموزشی، تحت عنوان تئاتر خیابانی دستهبندی میشوند، در حالی که بسیاری از آنها با مفهوم واقعی این نوع تئاتر همخوانی ندارند.
ترکی کمبود منابع مطالعاتی و آموزشی بهروز، عدم وجود بانک اطلاعاتی قوی برای ارتباط با گروههای خارجی، و ضعف در مهارتهای بدنی بازیگران را از جمله چالشهای مهم تئاتر خیابانی در ایران برشمرد.
این بازیگر تئاتر و سینما در ادامه به راهکارهایی برای ارتقای تئاتر خیابانی در ایران اشاره کرد و گفت: گنجاندن درس تئاتر خیابانی در دانشگاهها، برگزاری کارگاههای آموزشی، اهمیت به امر پژوهش و تحقیق، حضور در مجامع بینالمللی و تعامل با گروههای خارجی، از جمله راهکارهایی برای ارتقای تئاتر خیابانی در ایران است.
دلارام ترکی در پایان با تأکید بر اهمیت تئاتر خیابانی، گفت: با وجود چالشهای موجود، امیدوارم تئاتر خیابانی ایران مسیر رشد و نمو را پیش بگیرد. چرا که این نوع تئاتر، با دشواریهای اجرایی و ارتباط مستقیم با مردم، نقشی مهم در آگاهیبخشی ایفا میکند.
**
موسیقی نواحی، مهجور و مغفول مانده
فرید رحیمی در گفتگوی اختصاصی با میزهنری از مهجور ماندن موسیقی نواحی نسبت به دیگر سبکهای موسیقی گلایه کرد و گفت: متأسفانه حمایت شایستهای از موسیقی محلی و نواحی توسط سازمانهای فرهنگی نمیشود.
این خواننده و پژوهشگر موسیقی نواحی ازسنندج با تأکید بر پتانسیل بالای موسیقی نواحی، اظهار داشت: اگر به موسیقی محلی نیز به اندازه موسیقی پاپ توجه شود، شاهد آثار فاخر زیادی خواهیم بود که قطعاً بر محبوبیت این سبک در نسل جوان نیز خواهد افزود.
رحیمی کمتوجهی رسانهها به موسیقی نواحی را یکی دیگر از مشکلات این حوزه دانست و گفت: این سبک از موسیقی نقش کمرنگی در برنامههای صداوسیما و برنامههای وزارت ارشاد دارد.
وی با اشاره به تأثیرگذاری رسانهها، گفت: اگر رسانههایی مانند صداوسیما از موسیقی نواحی در طیف گستردهای از برنامههای خود استفاده کند شاهد استقبال نسل جوان و دیگر اقشار جامعه از آن خواهیم بود.
**
قاچاق فیلم: شوخی بی مزه ای که پایانی ندارد
سید رضا اورنگ نویسنده و منتقد سینما نوشت :
روزگاری نه چندان دور،برای اولین بار تهیه کننده ای اعلام کرد که فیلم او قاچاق شده و به پیاده روها راه یافته است.
کار به شکایت هم کشید،اما تحقیقات به جایی ختم شد که نباید می شد.برای همین پرونده بسته شد!
بعد از این اتفاق چند تهیه کننده دیگر هم چنین ادعایی کردند،اما پرونده آنها نیز در بایگانی جا خوش کرد.
آن زمان،فیلم های قاچاق به صورت سی.دی و دی.وی.دی در پیاده روی خیابان ها با کیفیت مناسب به فروش می رسید.
ستاد صیانت هم تشکیل شد و اعضا و رییس آن نیز چندبار تعویض شدند،اما ریشه فیلم قاچاق یافت نشد تا خشکانده شود.
تنها کاری که انجام دادند،گرفتن دی.وی دی های چند دستفروش بخت برگشته بود که با غلتک از روی آنها ردشدند،همین!
غافل از اینکه قاچاقچی اصلی در همان نزدیکی ها بود،نه کنار پیاده روها!
بساط سی.دی و دی.وی.دی جمع و کار قاچاق ساده تر شد.کافی بود و هست تا یک از خدابی خبر نسخه اصلی را در فضای مجازی بارگذاری کند تا در کسری از ثانیه در دسترس علاقه مندان سینه چاک سینمای ایران و حتی جهان قرار بگیرد!
مدتی از قاچاق فیلم خبری نبود و شکایتی هم نمی شد،ستاد صیانت هم سرگرم مگس پرانی بود.
مدتی است فریاد عده ای تهیه کننده و کارگردان دلسوز!دوباره به هوا بلند شده و بانگ عدالت خواهی سر داده و می دهند.
هر کدام فرد یا سازمانی را مقصر جلوه داده و انگشت اتهام به سوی شان دراز کرده و می کنند.
عده ای از آنان نیز سازمان سینمایی و شرکای خارجی را مقصر خوانده و می خوانند!
عجیب است که همه مقصر شناخته شدند ،به جز آنانی که متهم ردیف اول بودند و هستند!
عجیب تر اینکه،بیشتر فیلم های قاچاق شده سال های اخیر، آثاری بوده و هستند که به علت برخی از ممیزی ها موفق به گرفتن پروانه نمایش نشده اند.پیدا کنید پرتقال فروش را!
قاچاق فیلم در ایران،بیشتر به یک شوخی بی مزه می ماند تا یک معضل جدی.
اگر شوخی نبود،بعد از این همه سال،لااقل یک قاچاقچی کله گنده یافت می شد که هنوز یافت نشده،شاید هم نشود!